

مدرسه آتن اثر رافائل، عصر رنسانس
منظــر به جهان شــكلى تازه مى بخشــد نه تنها بــه خاطر شــاخصه هاى فيزيكى و تجربى اش، بلكه به دليل محتواى روشن و ظرفيتش در پذيرش و ابراز عقايد كه نتيجتاً ذهن را هم به كار مى گيرد . خواندن منظر همان مکانیابی است یعنی تشخیص ویژگی های منظر و آشکار کردن آنها. قابلیت هایی در محیط است که باید کشف شود. دانشنامه ویکی پدیا منظر به یک معنا محیط پیرامون است و بر فضای ملموس و رویت پذیر اطلاق میشود اما در معنای دیگر دلالت بر ذهنیتی دارد که در انسان به واسطه مواجهه با این فضای کالبدی، نقش میبندد. در حالتی دیگر میتوان منظر را ترکیب این دو یعنی پدیدهای مرکب از ذهنیت و عینیت تعریف کرد . سوآفیلد و اُكانردر پى گيرى تحول معانى معاصر منظر در نيوزلند، بين منظرهاى ذهنى (مفاهيم ذهنى زمين)، منظرهاى عينى (پديده اى كه با چشم تعريف مى شــود) و منظر كل نگر (يا ادراك هماهنگ) تمايز قائل شدند. اين طبقه بندى در ذيل و در اين بازشناسى كه دانش منظر مى تواند در ابعاد مختلف وجود انسانى قوى تر باشــد؛ تعديل و باز مى شود : ذهن، عين، خيال، جسم و دست. اگرچه اين ابعاد متقابلاً منحصربه فرد نيست، اما چارچوبى براى راه هاى متفاوت دانش منظر نيز ارائه مى كند. اگرچه اين ابعاد متقابلا منحصربه فرد نيست، اما چارچوبى براى راه هاى متفاوت دانش منظر نيز ارائه مى كند.انواع منظر
منظر ذهن
روش يكى از متداول ترين شــيوه هاى دانســتن از طريق منظر، توليد دانش تعقلى دربارة زمين اســت. روايت «منظر» شرح مى دهد كه چگونه ما شاخصة يك محدوده از زمين را در يــك حالت بيوفيزيكــى درك مى كنيم : فرم آن، چگونگــى عملكرد آن، و آنچه كــه مى تواند به ما به عنوان ســندى از گذشــتة طبيعى و فعاليت بشــرى بگويد. اين دانش جهان است كه به طور سيستماتيك، ضبط، نقشه بردارى، اندازه گيرى، انتزاعى و طبقه بندى شده است. گسترش سيستم هاى انديشه حين سه دهه گذشته هم درك منظر را تحت تأثير قرار داده و هم اين تصور كه منظر، به عنوان يك سيستم محيطى، در مركز پيدايش قواعد اكولوژى منظر قرار دارد. اكولوژى منظر با شيوة فرايندهاى بوم شناختى در ارتباط است. مديران منظر در هدايت پروژه هاى مكان و پوشــش گياهى، به طورفزاينده اى از دانشى بهره مى گيرند كه از اكولوژى منظر حاصل آمده است.منظرعین
منظر آن چيزى اســت كه مى بينيم، شــيوة دوم شــناخت جهان از طريق منظر اســت. متغيرهاى متعددى وجود دارد. معانى عمومى منظر شامل عكسى از زمين، چشــم اندازى از يك نقطة خاص، يك منظره و ياكيفيت هاى خوش منظرة زمين مى شود. اين شيوة شناخت بر مشاهدة بصرى تأكيد مى كند و دغدغة زيبايى شناختى منظر را هم در بر مى گيرد. تاريــخ و نقــد منظر به عنوان يك تصوير يا منظره، بدنة اصلى شــناخت را مى ســازد، كه مطالعات اجتماعى و تاريخى نقاشــى منظر، شــاعرى، طراحى نواحى بيرون شــهر و گردشگرى را شامل مى شود. در بسيارى از شيوه ها، رويكرد«تماشايى بودن» منظر، معنى هسته اى در كاربرد معاصر، را مى سازد. جغرافيدان «جى اپلتون» پيوندى بين قضاوت زيباشناختى منظر به عنوان چشم انداز و علم مشــاهده ايجاد مى كند. او متن كلاســيكش، «تجربة منظر» را با اين ســؤال آغاز مى كند ” آنچه ما دربارة منظر دوســت داريم چيســت و چرا آن را دوست داريم؟ در 25 ســال بعدى، مطالب بسيارى به صورت تجربى درمورد زيبايى شناسى منظر بيان شــد اما پرسش«چرا»؛ همچنان مسئله ساز باقى مى ماند. اپلتون ارتباطى را بين منظر و بقاى تكاملى آن پيشــنهاد مى كند – امكان ديدن بدون ديده شدن – و بررسى تجربى و نظريه اى « طبيعت» يا «پرورش» كه ترجيحات منظر را شكل مى دهد. براى خيلى از مفسرين هر دوى اينها پاسخند و اين، پرسش، شكل دهى اجتماعى دانش منظر را به وجود مى آورد.
باغ شاهزاده ماهان کرمان
منظر خیال
برخلاف تفسير منظر به عنوان محيط بصرى كه مردم مى بينند، بعضى نظريه پردازان چنين استدلال مى كنند كه منظر يك ديدگاه جامعه شناختى ويژه است. ازاين رو، ايدة منظر به عنوان فرمى از شــناخت را مى توان فقــط درون بافت اجتماعى و تاريخى آن درك كرد و طبيعت آن دانش اســت كه به ما دربارة ارتباط بين انسان و محيط، درآن زمان آگاهى مى دهد. «كاســگروف» مى گويد : “منظر، يك مفهوم ايدئولوژيكى اســت كه شــيوه اى را به نمايش مى گذارد تا طبقات مردمى از آن اســتفاده مى كنند، به خود و جهانشان از طريق ارتباط متصورشان با طبيعت معنا دهند و بتوانند نقش اجتماعى ارتباطى خود و ديگران را با احترام به طبيعت ايفا كنند.” اين ايده كه منظر يك ارتباط يا مجموعه اى از ارتباطات بين مردم، زمين و طبيعت اســت بر بعد نمادين دانش منظــر تأكيد مى كنــد و در دهه هــاى اخير، علاقة فزاينده اى وجود داشــته براى شــيوه اى كــه در آن، منظر با شيوه هايى ويژه، نماد پيدا مى كند تا ارزش هاى ويژه را به نمايش بگذارد. بنابراين، منظر يك كد يا بدنة شــناختى خنثى نيســت كه بتوان آن را بى طرفانه و بى غرضانه فهميد بلكه بيشتر به تفاسير فعال نياز دارد.
باغ یوشانگهای چین
منظر جسم
منظرهــاى ذهن بر انتزاع ذهنى تأكيد مى كنند، منظرهاى عين بر مشــاهده تمركز مى كنند درحالى كه منظر خيال، ادراك ما را شــكل مى دهد. بعضى دانشمندان بر اين باورند که منظر اصولاً راهى براى شــناختن جهان از طريق تجربة هرروزه اســت. برای منظر، اصولا مثال، جكســون(Jackson ) ، برارزش هاى فرهنگى و دانش دربارة جهان تأكيد مى كند كه درون منظر بومى ابراز مى شود. ديگران شيوه اى را مورد مطالعه قرار داده اند كه مردم به واسطه آن منظرهاى روستايى، حومه اى و شهرى هرروزه را تجربه كرده و به آن خو مى گيرند. بســيارى از كشــورها دربارة اين نوع از دانش تحقيق و جســتجو مى كنند تا دربرابر جهانى شــدن اقتصاد، تكنولوژى و محيط هاى يكدست، يكسانى و اشتراكاتى كه ايجاد مى كنــد، مقاومت كنند. بر خلاف ديدگاه مرفهيــن، منظر بومى نمايش هويت محلى، مكان هاى آشنا و اجتماع است . جكسون تأكيد مى كند كه دانش هرروزة جهان كه در منظر بومى قرار دارد در زندگى بشرى جارى است نه در ابزار، آنگونه كه كاسگروف ابراز مى كند “منظر چيزى نيست كه به آن نگاه كنيم بلكه بايد در آن و به طور اجتماعى زندگى كنيم”. جكسون مى گويد: متوســط افراد هنوز حالت مــكان را با معمارى يا يك ســاختمان يادبود يا يك فضاى طراحى شــده، يك رويداد يا بعضى رخدادهاى روزانه، هفتگى يا فصلى كه منتظرشــان هســتيم يا به خاطر مى آوريم و با ديگران تقسيمشــان مى كنيم، مرتبط مى دانند و در نتيجه آن اتفاق از خود مكان، برجســته تر مى شــود. به علاوه باور دارم كه هميشه اين شيوة رايج بومى شناختى براى شناسايى كيفيت بى نظير جامعه اى بوده است كه درآن زندگى مى كنيم. اين احســاس ما از زمان، احســاس ما از آيين هاست كه دربلند مدت احســاس ما از مكان و اجتماع را ايجاد مى كند. دانشــمندان، حس منظر را هم به آن اضافــه مى كنند. “تصاوير و الگوها در منظر براى ما مفهوم دارند؛ چرا كه ما باهم تاريخ مشــتركى داريم. جوامع محلى مى توانند، دنيا را از طريق شناخت منظرى كه تجربه شده، بشناسند. اين شناخت پس از زبان رسمى قرار مى گيرد؛ به طورى كه بسيارى گزارشات زندگى روزانة مردم محلى نشان مى دهند كه چگونه شناخت از طريق تمام احساسات، انسجام مى يابد.منظر دست
جكسون به طور ويژه به ريشه شناختى landchapts در برداشت خودش از منظر به عنوان«تركيبى از فضاهاى ساخته شده به دست بشر بر زمين» مى پردازد. او بر منظرى تمركز مى كند كه از طريق فعاليت هاى روزانه مردمى كه در جمع زندگى مى كنند، به وجود آمده است كه استيلگو از آن به عنوان «زمين شكل گرفته» تعبير مى كند. اولويگ مى گويد كه منشأ منظر به عنوان landschaft در رفتارهاى اجتماعى مرســوم اســت. وى از تنش بين منظر آيين و تلاش هايى براى تدوين منظر، به عنوان ديدگاهى انتزاعى تر از قوانين و ارتباطات استفاده مى كند. از اين دورنما، منظر«دست» شيوه اى اســت از قرارگرفتن شناخت در رفتارهاى اجتماعى روزمره كه تنها نمودى از قواعد تجربى نيست و مى تواند پايگاه كشف، تجربه و شناخت باشد.
روستای کندوان تبریز
به نظر بعضى نويســندگان، روش هاى ويژة شــناختن، بنيادى اســت؛ به گونه اى كه فرم هاى ديگر شــناخت را نيز مى ســازد. مثلا، كاسگروف، اســتدلال مى كرد كه پيوند اجتناب ناپذير و اجتماعى عميق بين منظر به عنوان «روش تصويرى» شــناخت جهان و روشى كه در جغرافى به عنوان توصيف «ابزارى» شاخصة زمين از آن بهره مى گيرد؛ وجــود دارد، مثل چيزى كه، نگارنده، منظرهــاى ذهن را يك منظر تصويرى، تلويحى تجسمى خوانده است. همچنين پيوندهاى دوجانبة واضحى بين منظر تجسمى و منظر شكل گرفته شده وجود دارد. از اين رو، امتياز اين روش درظهور ابعاد متفاوت شناخت منظر، اين است كه آگاهى ما ازتفاوت هاى ظريف نامحسوس در روشى كه منظر شناخته مى شود را افزايش مى دهد. اين مطلب وقتى اهميت مى يابد كه اين شناخت به عنوان پايه اى براى فعاليت حرفه اى، به شكل معمارى منظر، در اختيار گرفته مى شود.
روستای میمند کرمان
معمای منظر
طراحى يك شــيوة بســيار مهم براى شناخت جهان اســت، تاحدى كه جنبه هايى از شناخت جهان وجود دارد كه تنها از طريق طراحى امكان بروز مى يابد. در 1950، معمار منظر «اكبو» دســتور كارى براى اين حرفه تنظيم كرد كه : “منظر را مى توان فقط، به طور ویژه و مستقیماً تجربه كرد”. براى درك منظر و بكارگيرى اين ادراك، معماران منظر نياز داشــتند روش علمى را بشناسند كه با آن “در نهايت هيچ چيز، نادانستنى نيست”. دانشــى كه اكبو جستجو مى كرد؛ تجربى، كاربردى و زيبا شناختى بود و تعهد عميق به عدالت اجتماعى را دربر مى گرفت. شناخت و عمل منظر، راه هايى به سوى دنيايى بهتر بود؛ « منظر براى زيستن» كرنر در اســتفاده از منظر به عنوان يك ابزار اســتراتژيك براى تغيير فرهنگى، بحث مى كند و راه هاى متعددى براى تحقق اين رويداد شناسايى مى كند. استفاده از طراحى منظر به عنوان شــكلى از مقاومت در برابر يكسان سازى جهانى محيط از طريق بازيافت ويژگى ســايت؛ نقطة عطف براى مباحثات محيطى؛ يك واســطه به منظور گســترش پاســخ هاى مبتكرانه به اثرات صنعت زدايى؛ و استفاده از انديشة منظر به عنوان شيوه اى براى شكل دهى فراسازة آرمان شهر مدرن. قدرت خواندن ،بیان کردن . طراحی منظر یکی از بزرگترین استعدادهاست .همین توانایی بود که نیاکان ما را قادر ساخت در مکان هایی با شرایط اقلیمی سخت هم بتوانند سکنی گزینند. منظر طبیعی دارای آثاری است که برای خلق مکان باید آنها را شناخت، خواند و فهمید .گفتمان ها :
- گفتمان سریع و قابل مشاهده :حرکت گل آفتابگردان همراه خورشید از شرق به غرب (ناآگاهانه)
- گفتمان های آهسته و در طول زمان : فرسایش کوه ها . رانش زمین و شکل گیری دشت ها
- گفتمان هایی از جنس کالبد که همراه با نوعی آموزش و حس همدلی با طبیعت می باشد .
- گفتمان های کالبدی از دو نوع برونگرا و درونگرا است.
آثار منظردر شکل گیری معماری منظر ناشی از چه عواملی می باشند؟
عوامل طبیعی
- جنس زمین
- رنگ زمین
- فرم و شکل زمین
- هندسه زمین

هندسه فراکتال در طبیعت
- توپوگرافی

Red Rocks Amphitheatre، گفتمانی در زمینه ، مکان
- فرسایش

کلوت های شهداد. مریخ ایران
- رانش زمین ،زلزله و آتشفشان ها
- عناصر اصلی منظر شامل درخت ،رود ،انسان و …
- محصولات کشاورزی

پوشش تاتامی در کف
- عوامل مصنوعی

پارک سیتروئن در پاریس
دسته ی دیگر از مناظر هستند که از رویداد خاصی سخن میگویند که به آنها را به عنوان منظرهای یادمانی میشناسند. دیوار ویتنام در شهر واشنگتن؛ یادمان سربازان کشته شده آمریکایی در ویتنام مملو از یادمان ها و یادگارها و امروزه پربیننده ترین محل شهر است. بسیاری از بازدید کنندگان از هیجان اشک می ریزند. بسیاری نامی را لمس کرده یا می بوسند. خیلی ها دسته های گل و یا پیامهایی را برای مردگان و یا مفقودین که نامشان بر روی دیوار حک شده است می گذارند.
دیوار ویتنام، یادمان سربازان کشته شده آمریکایی
منظرهایی هستند که از فرهنگ ها ناشی می شوند. عوامل ذهنی و تخیلی به خلق مکان کمک می کنند. منظر نیایشی از این دسته است. مونت سن میشل، جزیره ای افسانه ای که معمولا در مه فرو رفته است. دریا و جلگه های وسیعی که از مد دریا شکل گرفته اند جزیره را محصور کرده اند. تصویر ذهنی با واقعیت تطبیق پیدا می کند. در خلال صد سال جنگ که ارتش انگلستان آنجا را اشغال کرده بود جزیره به خاطر این کلیسای بالای تپه فرانسوی باقی مانده بود. جزیره سلسله مراتبی دارد در پایین جزیره بخش های غیر مذهبی مانند فروشگاه ها و رستوران ها قرار دارد و هر چه جزیره به قسمت های بالایی و کلیسا نزدیک می شویم تقدس فضا بیشتر احساس می شود.
“mount saint Michael”. جزیره ای در فرانسه
در نهایت شاید بتوان گفت آثاری از معماری منظر که طراحی شده اند و کاملا مشخص است که انسان ساخت هستند معمولاً مورد توجه قرار نمی گیرند. کسانی که متوجه می شوند سنترال پارک نیویورک ساخته انسان است از دیدن آبشار نیاگارا که از طریق طراحی شکل گرفته است در تعجب هستند . چون آبشار نیاگارا را به غلط به عنوان یادمان طبیعت به حساب می آورند در حالی که انسان در شکل گیری آن نقش داشته است.
سپاس از نگاه خوبتون به معماری منظر. تو درس معماری منظر بهم کمک کرد.
ممنون از مطلب خوبتون در مورد معماری منظر. نگاه خوبی بود به این مسئله. منظر ذهن. عین و ….
سپاس فراوان